ناموجود
ناموجود
کارلاسرنا ایتالیایی از نویسندگان وجهانگردان قرن نوزدهم بوده واین کتاب حاوی خاطرات ،یادداشت ها ومشاهدات وی از سفری است که در زمان حکومت قاجار به ایران داشته است مادام کارلاسرنا در دربار ناصرالدین شاه حضور داشت و تجربیات و مشاهدات خود را از مناسبات دربار و اوضاع اجتماعی و فرهنگی آن عصر در قالب سفرنامه درآورد .
اولین زن جهانگرد که در نوامبر ۱۸۷۷ مصادف با سیامین سال سلطنت ناصرالدین شاه از راه دریای خزر به ایران آمد. وی در این سفرنامه که تحت عنوان سفرنامه مادام کارلا سرنا یا آدمها و آئینها در ایران به چاپ رسیده است مطالب بسیار جالب و مهمی را به ثبت رسانده است. کتابی که ب اکنون به یمنش میتوان از آئینها، نحوهی معاشرت و یا سرگرمیهای سنتی و همچنین از پروسهی تحولات مدرن ایران با خبر شد. فیالمثل اینکه در چه تاریخی اولین راه شوسه در ایران احداث شد، چگونه طبابت به روش جدید در کشور متداول شد، و …؛ بهرحال این طور که در مقدمه کتاب به قلم مترجم آمده، نخستین ملاقات این بانوی ایتالیایی با ناصرالدین شاه در پاریس صورت گرفته است، بنابراین قبل از سفر مادام کارلاسرنا به ایران، و نوشتن سفرنامهاش، پادشاه مستبد ایران (ناصرالدین شاه) با فرهنگ اروپایی آشنایی داشته است.
ذکر این نکته کمک میکند تا دلیل تاب آوردن شاه را نسبت به انتقادات و بدگوییهای مادام کارلا سرنا در کتابش بفهمیم. انتقادات و به اصطلاح بدگوییهایی که وی از برخی شرایط ایران و زندگی ایرانی در کتاب خود آورده است. به عنوان نمونه او بیپرده و کاملاً شفاف از فساد و نوکرصفتی ساختار دیوانسالاری ناصرالدین شاه یاد میکند. مسلماً نگاه انتقادآمیز مادام کارلا، برخاسته از نهضت روشنگری اروپایی است که پیش از تولد وی شکل گرفته بود. از اینرو وی میتواند به پشتوانهی افق فکری خود، تشخیص دهد که وقتی در اواخر قرن نوزده میلادی، شخصی همچون شاه که مقامی صرفاً سیاسی است، خود را «ظلالله» به معنای سایهی خدا بداند و فراتر از هر قانونی مدنی عمل کند، با ساختار سیاسی ـ اجتماعیِ کودکانه و بدویای مواجه است که در آن شاه همچون کودکی بیتربیت به خود اجازهی هر نوع فرمانی میدهد. پس در چارچوب و بستر چنین ساختاری، طبیعی است که قدرت، به طور بنیادی ضد و بر علیه مردم عمل کند. یعنی از شاه گرفته تا وزرا و یا فراشباشیها (همگی به پیروی از او) بلای جان مردم گردند.
بنابراین، به نظر میرسد توجه و ریزبینی مادام سرنا به موقعیت اجتماعی ایرانِ عصر ناصرالدین شاه، بیشتر از آنروست که در ناخودآگاه هر وضعیتی را با موقعیت آرمانی و روشنگرانهی افق فکری خود میسنجد. به عنوان مثال برای اویی که در چارچوب فکری ـ تجربی برآمده از فرهنگ آرمانیِ خویش، «زندان و زندانی» مفهومی کاملاً قضایی ـ حقوقی دارد و عملاً تحت نظارت قانون به سر میبرند، بسیار عجیب است که افراد بلند پایه ایرانی از شاه و وزیر گرفته تا فراشباشیها و …، هر کدام در قصر و یا خانهی خود زندان و زندانی داشته باشند. بهرحال او که در شهر تهران فرصتی به دست میآورد تا در خانهی افراد عادی ساکن شود از این زندانها دیدن کرده و شگفتی خود را این گونه بیان میکند:
” زندانها به چند دسته تقسیم میشوند. اما همهی آنها وضع بسیار رقتانگیز دارند. آن دسته از زندانهایی که تعدادشان از همه بیشتر است، عبارت از زندانهایی است که هر شخصیت بلندپایه در خانه مسکونی خود دارد. هر ایرانی صاحب نام خیال میکند که اگر شخصاً افرادی را محاکمه و مجازات نکند، مقام اجتماعی وی تنزل پیدا خواهد کرد
نویسنده | کارلا سرنا |
---|---|
مترجم | علی اصغر سعیدی |
گرداورنده | – |
ناشر | زوار |
سال نشر | 1362 |
نوبت چاپ | نخست |
کیفیت | بسیار خوب |
ناموجود
سوالات متداول - شماره تماس پشتیبانی 09133252344
هنوز بررسیای ثبت نشده است.