ناموجود
ناموجود
این کتاب بهترین کتابی است که ما را با سرزمین کم شناخته کهگیلویه و بویر احمد و زندگی های کوهی و کوچی آن خطه آشنا میکند و جز آن از وقایع تاریخی آن آگاه میشویم . عطا طاهری در این کتاب، حوادث عمومی و اتفاقات سیاسی ایل را با نثری کششدار، پخته و دارای عبارات ادبی و سرشار از اصطلاحات لری محلی نوشته است. او پیش از این هم در رسالههایی که به طور قصه، دربارهی حوادث تاریخی و افسانهای منطقه نوشته، همین سبک را به کار گرفته و موفق بوده است. بنابراین، با خواندن این کتاب خاطرات، خواننده با فرهنگ مردم این خطه آشنایی واقعی پیدا میکند. عطاخان اطلاعات بومی خود را در این اثر به شایستگی تمام به مخاطبان ارائه کرده است، به طوری که هر چهار گروه مردمشناس، زبانشناس، جامعهشناس و مورخ میتوانند از آن بهرهی لازم را ببرند. در بخش اول، «تولد و جوانی» با این جملهها وارد جهان کتاب «کوچ، کوچ» میشویم: «خرداد ماه ۱۳۰۷ خورشیدی به نیمه رسیده است. علفها به دانه نشسته و زرد شدهاند. ساقه و خوشههای زمردین گندمها زرینگونه گردیدهاند و هنگام دروست. وزوز مورکها و پشههای لنگدراز و مگسها و دگر حشرات، فضا را اشغال و صدای یکنواخت زنجرهها گوشها را پر کرده است و تف خورشید تابان در آسمان خاکستری، عرق از جبینها سرازیر میکند. خرمگسهای گزنده، اسبان و گاوان و خران را به تاخت و تاز و فرار واداشتهاند، آن چنان که گهگاه، ناچار برای پراندن آنها از زیر دم، بیمهابا خود را به دیرکهای سیاهچادران میزنند و طاسهای ماست و پاتیلهای شیر و غذا را وارو میکنند و میریزند، که جیغ زنان و فریاد مردان، با دشنام به صاحبان دام درهم آمیخته میشود و بازتاب و واکنش آن، گاهی به نزاع میکشد. چوپانها از دیده و تجربهی خود میگویند و چارهی بیتابی و تکیدگی گوسفندان را حرکت به سوی سردسیر دانسته و مکرر این نیاز و پیشنهاد را پیش میکشند.»
کد کتاب | 1781 |
---|---|
نویسنده | عطا طاهری |
مترجم | – |
گرداورنده | ایرج افشار |
ناشر | سخن |
سال نشر | 1394 |
نوبت چاپ | دوم |
ویژگی جلد | سلفون |
اندازه | وزیری |
شماره برگ | 650 ( مصور ) |
جنس برگ | سفید |
کیفیت | بسیار خوب |
ناموجود
سوالات متداول - شماره تماس پشتیبانی 09133252344
هنوز بررسیای ثبت نشده است.