ناموجود
ناموجود
کتاب بوف کور را می توان برجسته ترین اثر هدایت دانست که به زبانهای مختلف ترجمه شده و توسط منتقدان و نویسندگان ایرانی و خارجی تحسین شده است. درباره ی زمان نگارش این کتاب تاریخهای بسیاری گفته شده ولی بیشترین روایات حاکی از این است که هدایت، بوف کور را در سال ۱۳۰۹ و قبل از سفر به هندوستان نوشته است و با خود به آنجا برده و در آنجا پنجاه نسخه چاپ کرده است.
داستان بوف کور که از زبان یک راوی اول شخص روایت می شود که به دو بخش تقریبا مجزا از نظر زمانی و مکانی تقسیم می شود. در بخش اول داستان راوی یک نقاش منزوی است که در کلبه ای خارج از شهر زندگی می کند و از طریق نقاشی روی کوزه ی سفالی امرار معاش می کند. اما او همیشه فقط یک طرح روی کوزه می کشد و آن زنی است با لباس سیاه که در مقابل پیرمردی که زیر سروی نشسته، زانو زده و می خواهد نیلوفر آبی ای که در دست دارد را به آن پیرمرد تقدیم کند و بین آن زن و پیرمرد جویی جریان دارد. پس از چندی راوی از سوراخ رف پستوی خانه اش (که قبلا اصلا وجود نداشته) صحنه ای را می بیند که او را از خود بیخود می کند….
در قسمت دوم داستان راوی که انگار همان شخص داستان اول است در بعدی دیگر از زمان-مکان، حال و روز خوشی ندارد. او مردم عادی را رجاله می خواند و در جایی در توضیح آنها می گوید: «عشق برای همه ی رجاله ها یک هرزگی و یک ولنگاری موقتی است. عشق رجاله ها را باید در تصنیفهای هرزه و فحشا و اصطلاحات رکیکی که در عالم مستی و هشیاری تکرار می کنند پیدا کرد». راوی همسری نیز دارد (که او را لکاته می خواند) که به او توجهی نمی کند و راوی معتقد است همسرش به وی خیانت می کند. این بخش از داستان با توصیفات راوی از لکاته و پرستارش و رفتارهای رجاله ها ادامه دارد ….
کتاب این گونه شروع مشود : در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند -زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط شراب و خواب مصنوعی بهوسیله افیون و مواد مخدره است- ولی افسوس که تأثیر این گونه داروها موقت است و بجا ی تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید.
کد کتاب | 2919 |
---|---|
نویسنده | صادق هدایت |
مترجم | – |
گرداورنده | – |
ناشر | امیر کبیر |
سال نشر | 1348 |
نوبت چاپ | دوازدهم |
اندازه | جیبی |
شماره برگ | 180 |
کیفیت | بسیار خوب |
ناموجود
سوالات متداول - شماره تماس پشتیبانی 09133252344
هنوز بررسیای ثبت نشده است.