1 عدد در انبار
1 عدد در انبار
کتاب «دیباچه نوین شاهنامه» یکی از آثار برجسته و درخشان بهرام بیضایی است که در سال ۱۳۶۵ نوشته شده و نخستین بار در سال ۱۳۶۹ به چاپ رسید. این اثر در واقع یک فیلمنامه است که هرگز ساخته نشد، اما به دلیل قدرت دراماتیک و نثر فاخرش، به عنوان یک اثر ادبی مستقل و بسیار ارزشمند شناخته میشود.
در ادامه، ابعاد مختلف این کتاب را بررسی میکنیم:
داستان کتاب روایتی تخیلی و در عین حال مستندگونه از زندگی حکیم ابوالقاسم فردوسی و فراز و نشیبهای سرودن شاهنامه است. بیضایی در این اثر تنها به بیوگرافی ساده بسنده نمیکند، بلکه به تقابل فردوسی با قدرتهای زمانه (سلطان محمود غزنوی)، تعصبات مذهبی و تلاش او برای حفظ هویت و زبان ایرانی در برابر هجوم فرهنگی و سیاسی بیگانگان میپردازد.
روایت فیلمنامه از صحنه خاکسپاری فردوسی آغاز میشود. زمانی که واعظ شهر اجازه دفن او را در قبرستان مسلمانان نمیدهد، داستان با فلاشبکهایی (بازگشت به گذشته) از زبان مردم توس و اطرافیان او پیش میرود. این ساختار باعث میشود که ما فردوسی را نه از یک زاویه، بلکه از دریچهی نگاههای متفاوت (دوستان، دشمنان و خانواده) بشناسیم.
زبان و دیالوگنویسی: بیضایی در این کتاب از نثری آرکائیک (کهنگرا) اما پویا استفاده کرده است. دیالوگهای فردوسی با همسر، دختر و حتی شخصیتهای نمادینی مثل «مرگ»، از زیباترین نمونههای درامنویسی ایران محسوب میشوند.
تلفیق واقعیت و اسطوره: بیضایی به زیبایی اشعار شاهنامه را با متن زندگی فردوسی گره میزند. گویی رنجهای قهرمانان شاهنامه (مانند اسفندیار یا سیاوش) با رنجهای خودِ فردوسی در مسیر سرودن کتاب یکی میشود.
تصویرگری تاریخی: کتاب به خوبی فضای خفقانبار و پرآشوب آن دوران را به تصویر میکشد؛ شهری که در آن زبان فارسی در حال فراموشی است و فردوسی آگاهانه تصمیم میگیرد «کاخی بلند» از نظم بنا کند.
نکته: بسیاری از منتقدان، ساخته نشدن این فیلمنامه را یکی از بزرگترین حسرتهای سینمای ایران میدانند؛ چرا که معتقدند این متن، کاملترین و عمیقترین بازخوانی از شخصیت فردوسی در دوران معاصر است.
بیضایی با نوشتن «دیباچه نوین شاهنامه»، در واقع یک «شاهنامهی نوین» خلق کرده است؛ یعنی همانطور که فردوسی اسطورههای کهن را بازخوانی کرد تا هویت ایرانی را نجات دهد، بیضایی هم زندگی فردوسی را بازخوانی کرده تا به انسان معاصر بگوید هویت و فرهنگ چگونه در برابر تندبادهای زمانه حفظ میشود.
دیالوگهای ماندگار و نمادین
نثر بیضایی در این کتاب جادویی است. او از کلمات به گونهای استفاده میکند که گویی خودِ فردوسی در حال سخن گفتن است. یکی از زیباترین بخشها، گفتگوی فردوسی با همسرش و یا واگویههای او دربارهی کار بزرگش است.
نمونهای از حال و هوای دیالوگها (نقل به مضمون): در بخشی از اثر، زمانی که به فردوسی خرده میگیرند که چرا عمر خود را پای این کلمات گذاشته، او با غروری نجیبانه پاسخ میدهد:
«من نه برای امروز، که برای فردا مینویسم. من این کاخ را از کلمات ساختهام تا باد و باران بر آن گزندی نرساند. اگر امروز زبان ما را بریدهاند، این کتاب زبان گویای ما در قرنهای آینده خواهد بود.»
در صحنهای دیگر، وقتی از او میپرسند که در این کتاب (شاهنامه) چه آوردهای، او میگوید:
«من در این نامه، نه فقط رزمِ پهلوانان، که سوگِ خرد را آوردهام. من آیینهای ساختهام تا آیندگان در آن بنگرند و ببینند که بر این خاک چه گذشت.»
| نویسنده | |
|---|---|
| مترجم | |
| گرداورنده | |
| ناشر | |
| سال نشر | 1370 |
| نوبت چاپ | دوم |
| کیفیت | بسیار خوب |
1 عدد در انبار
سوالات متداول - شماره تماس پشتیبانی 09133252344