ناموجود
ناموجود
داستان نقدی است اجتماعی بر فضای روشنفکری پس از انقلاب . نویسنده در این رمان به توصیف جامعهای پرداخته که در آن فشارها و تنشهای حاصل از جنگ تحمیلی بر مردم وارد میشود. در بخشی از داستان میخوانیم: «البته مردم تهران هم در زندگی این روزها، از فرط شادمانی و خنده، رودهبر هم نمیشوند. آنها هم مثل همه به نوعی منتظر چیزیاند، توی صف منتظر اتوبوساند یا منتظر نان لواشاند یا منتظر پاسپورتاند یا منتظر بچههایشان از جبههها یا منتظر اعلان کوپن مرغاند یا منتظر اعلان کوپن نفتاند، یا منتظر یک چیزی هستند… و خدا را شکر میکنند. مردم تهران همیشه خدا را شکر میکنند. بابا حالا خوبه، اگر برق دو ساعت برود، میگویند: “بابا حالا خوبه که دو ساعت میره.” اگر چهار ساعت برود میگویند: “بابا حالا خوبه که چهار ساعت میره.”»
| کد کتاب | 1044 |
|---|---|
| نویسنده | |
| مترجم | |
| گرداورنده | |
| ناشر | |
| سال نشر | 1382 |
| نوبت چاپ | سوم |
| ویژگی جلد | شمیز |
| اندازه | رقعی |
| شماره برگ | 458 |
| جنس برگ | سفید |
| کیفیت | بسیارخوب |
ناموجود
سوالات متداول - شماره تماس پشتیبانی 09133252344