تلفن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر گرامی در صورتی که در هر مرحله از خرید به مشکلی برخوردید ، لینک بازیابی سبد خریدتان از راه ایمیل و پیامک برای شما ارسال میگردد.
شناسه کتاب: 6267

زندگی و سفرهای وامبری ( دنباله سیاحت درویشی دروغین )

ویژگی‌ها
کد کتاب: 6267
نویسنده: آرمینیوس وامبری
مترجم: محمد حسین آریا
گرداورنده: -
ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
سال نشر: 1372
نوبت چاپ: نخست
ویژگی جلد: شمیز
اندازه: وزیری
شماره برگ: 370 ( مصور )
جنس برگ: سفید
کیفیت: بسیار خوب
ارسال رایگان
برای سفارشات بالای 900 هزار تومان
free-shipping
ارسال رایگان بدون محدودیت ویژه شهر اصفهان
ارسال کتاب به تمامی نقاط کشور با شبکه پست
ارسال رایگان ویژه سبد خرید های بالای 900 هزار تومان
در هر خرید بالای 1 میلیون تومان معادل 5% مبلغ خریدتان تا سقف 1 میلیون تومان اعتبار هدیه کیف پول دریافت خواهید کرد
تا سقف 192 امتیاز هدیه به ارزش 240 هزار تومان
تخفیفات ویژه و اختصاصی تکرار خرید

ناموجود

ارسال توسط کلاسیک بوک
ناموجود

ناموجود

درباره کتاب

وامبری در خانواده یهودی فقیری در پادشاهی مجار به دنیا آمد. او تا سن دوازده سالگی به مدرسه روستائی در زادگاه اش می‌رفت، و استعداد قابل توجهی در یادگیری زبان از خود نشان داد. در سن ۱۶ سالگی، او به خوبی با زبان‌های مجاری، لاتین، فرانسه، و آلمانی آشنا شده بود. او همچنین به سرعت انگلیسی، زبان‌های اسکاندیناویایی، روسی، صربی و دیگر زبان‌های اسلاو را فرا می‌گرفت. در سال ۱۸۴۶ او به پِرِس بورگ (براتیسلاوای امروزی) رفت، او سه سال در آن جا ماند. بعدها در وین و بوداپست به تحصیلات خود ادامه داد. او از طریق ترابوزان در کنار دریای سیاه، به تهران رفت. در طول راه با گروهی از زائران که از سفر حج بازمی‌گشتند، چندین ماه را در شهرهای مرکزی ایران (تبریز، زنجان و قزوین) گذراند. سپس از طریق اصفهان به شیراز رفت، و در ژوئن سال ۱۸۶۳ به شهر خیوه در آسیای میانه رسید. او که تا این زمان توانسته بود، شخصیت جعلی خود را با نام رشید افندی حفظ نماید، در ملاقات با خان خیوه هم ظاهر خود را نگه داشت. سپس به همراه گروه هم سفران اش از طریق بخارا به سمرقند رسید. آن جا سوء ظن حاکم را برانگیخت اما توانست حاکم را قانع نماید و در آخر ملاقات با حاکم را با کوله باری پر از هدایا ترک گفت. او از طریق هرات، و مشهد به تهران و از آن جا با گذر از ارز روم و ترابوزان در مارس ۱۸۶۴ دوباره به قسطنطنیه بازگشت. وامبری در سفرنامه اش از تجربیات بسیار تلخی طی گذار از ترکمنستان، ازبکستان و افغانستان یاد می‌کند. او می‌نویسد هر بار در یکایک این ممالک فکر کردم که درجه حد اعلای بی رحمی و شاید وحشیگری را تجربه کرده‌ام ولی روز بعد با درجه بالاتری آشنا گشتم… بطوری که در انتها افغانستان را بی رحم‌ترین و سنگدل‌ترین منطقه یاد می‌کند که در عمرش دیده. در ص ۲۶۴ سفرنامه فارسی آمده: وقتی که از سرما به خود می‌پیچیدم. مرگ را جلوی چشم می‌دیدم از همسفران افغانی کمک خواستم. آنان در جواب گفتند «حاجی برقص، آنوقت گرم می‌شوی». به همین خاطر وقتی به خاک ایران وارد می‌شود و پس از چندی گنبدهای مشهد را از دور می‌بیند، خدای را شکر می‌کند که جان سالم بدر برده و پا به منطقه تمدن و فرهنگ گذارده. او می‌گوید «از دیدن اولین منظر مشهد قلبم از شادی مالامال شد». وامبری در مشهد با سرهنگ دولماژ انگلیسی که در «خدمت» دولت ایران بوده هفته‌ها راز و نیاز داشت. وامبری در این سفرنامه از سرنوشت بسیار تلخ هزارها گروگان (بچه، زنان و مردان پیر و جوان) ایرانی در دست ترکمن‌ها یاد می‌کند که زندگانی خفت باری دارند و ترکمن‌ها از وجه بازخرید آنان که اقوامشان در ایران می‌پردازند، امرار معاش می‌کنند.

مشخصات کتاب

کد کتاب

6267

نویسنده

آرمینیوس وامبری

مترجم

محمد حسین آریا

گرداورنده

ناشر

شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

سال نشر

1372

نوبت چاپ

نخست

ویژگی جلد

شمیز

اندازه

وزیری

شماره برگ

370 ( مصور )

جنس برگ

سفید

کیفیت

بسیار خوب

نقد و بررسی‌ها

درمورد این کتاب دیدگاه درج کنید.

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

زندگی و سفرهای وامبری
زندگی و سفرهای وامبری ( دنباله سیاحت درویشی دروغین )

ناموجود

ناموجود
- +

کتاب های پیشنهادی

سوالات متداول

سوالات متداول - شماره تماس پشتیبانی 09133252344