ناموجود
ناموجود
آدمهای روستا اعتقاد داشتند که رفتن به غار خورشید و پیدا کردن آن امکان پذیزر نمی باشد و درست نیست و بد شومی می آورد. پدربزرگ و بزرگ ده هم با آنکه با اعتقادات افراد روستا موافق نبود کوهنوردان را برای رفتن به آنجا و صعود تشویق نمی نمود. با این ترتیب و موافت نکردن مردم کوهنوردان با هدفی محکم و استوار به راهنمایی پدر به سمت غار حرک کردند. کارهای و اهدافشان با افتادن یکی از کوهنوردان از کوه بزرگ بغل غار ناموفق شد .ولی راز های نهفته در دل این غار فکر و اندیشه ی احمد را بسیار به خود مشغول ساخت . او به اجبار تنهایی در فهمیدن رازهای این غار کوشش فراوان کرد. برای آنکه هیچ کدام از افراد روستا با او نرفته و کمک نمی کردند. و این تنها بودن به موجب پیروزی او در بالا رفتن از سنگ های بزرگ و رسیدن به غار شد.
| نویسنده | |
|---|---|
| مترجم | |
| گرداورنده | |
| ناشر | |
| سال نشر | 1369 |
| نوبت چاپ | پنجم |
| کیفیت | بسیار خوب |
ناموجود
سوالات متداول - شماره تماس پشتیبانی 09133252344