درباره کتاب
اولین بهار بعد از پایان جنگ جهانی دوم است. آندری سوکولوف در کنار رودخانه ای با فردی که لباس نظامی بر تن دارد اتفاقی برخورد میکند. داستان زندگی و سرنوشت خود که در طی دو جنگ جهانی بصورت دردآلودی شکل گرفته و منجر به از دست دادن خانواده و اسارت و شکنجهاش توسط نازیها شده را روایت میکند…
کتاب سرنوشت یک انسان داستان سرراست و محبوبی است که تاثیرات و پیام های خوبی بجا گذاشت. بالاتر از اینکه خانمان سوزی و اثرات ویران کننده جنگ بر انسانها روشن شود به قهرمانیها و سرنوشت شکستناپذیر یک انسان در برابر ظلمات پیاپی دنیوی تاکید دارد. شولوخوف در داستانش نقش وطن پرست و دفاع از هویت روس را بخوبی ایفا کرده و در کوبش ظلمت نازیها ذرهای کم نگذاشته.
شخصیت ابتدایی داستان که دیدار اتفاقیاش با آندری سوکولوف از دید او تعریف میشود در ابتدا فرضم بر این بود که شخصیت محوری داستان است، اما خواننده خیلی زود متوجه این شده که او همچون خواننده که ما باشیم مخاطب داستان زندگی آندری سوکولوف قرار میگیرد، لذا انتهای داستان با جدا شدن آندری که حالا “جزء نزدیکترین دوستان” از وی نام میبرد، نتیجه گیری را بهعهده میگیرد.
شولوخوف در جنگ دوم جهانی بعنوان خبرنگار جنگی فعالیت داشته که زمینهای برای نوشتن آثار مهم ادبی از جنگ همچون “آنها برای کشورشان جنگیدند”و “شناخت تنفر” و البته کتاب محبوب سرنوشت یک انسان شد و تجربیات هرچند تلخ مثل مرگ مادرش در بمباران نازیها و همه خانمان سوزیهای جنگ باعث نگارش این آثار ارزشمند و تاثیرگذاری هرچه بهتر بر خوانندگان کتاب با موضوع جنگ شد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.