کتاب گروه محکومین به دست فرانتس کافکا نوشته و به دست صادق هدایت ترجمه شده است. بسیاری از صاحبنظران تلاش کردهاند با تحلیل آثار کافکا حول کتابهای ادبی از جمله مدرنیسم، معانی عمیقتری از آنها کشف کنند. افسردگی و ناامید بودن حاکم بر حال کتابها و نوشتههای کافکا نمادی از اگزیستانسیالیسم به شمار میرود.بعضی دیگر به تمسخر کردن بوروکراسی در داستانهایی همانند گروه محکومین پرداخته و محاکمه و قصر را نمایانگر علاقه به مارکسیسم دانستهاند و با این حال، بعضی دیگر سبب مخالفتهای کافکا با بوروکراسی را آنارشیسم دانستهاند.کافکا در این اثر سرگذشت محکوم بودن انسانها را بهطور شگفت آوری در قالب قصه گفته است. سرزمینی که نماد جهان است. انسان با همهی کوششهایی که در مسیر زندگیاش میکند سرانجام چاره و فراری از مرگ نداشته است. محکومین این سرزمین آدمها میباشند که در آخر باید بر بستر مرگ خوابیده و بدون آن که دانسته باشند جرمشان چه چیزی است تن به مرگ دهند. محکومین اینجا هیچ وقت از نوع مرگ خود خبر نداشته و فقط در آخرین لحظات زندگیشان به جرم خود و بر مرگ خود واقف میگردند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.