ناموجود
ناموجود
گورکی در این کتاب به خاطرات اولین سالهای حیات خود در میان مردم پرداخته است. دچار بدبختی و فقری است که موجد پستترین تمایلات است. میان پدربزرگی خشن و پرخاشگر و سبع، که میخواهد او را به سبک قدیم تربیت کند، و مادربزرگی مهربان و پرهیزگار، به سر میبرد. خانواده در وحشت از پیرمرد به حیات ادامه میدهد و او هم بیدریغ زن و بچههایش را به باد کتک میگیرد. تنها لحظات آرام وقتی است که پدربزرگ در خانه نیست. آنگاه است که همه خانواده به شادی و پایکوبی میپردازند، مشروب مینوشند، مادربزرگ میرقصد، و به بچهها شیرینی و شربت داده میشود. اما اغلب، خاطرات تلخ است که افکار نویسنده را به هم میریزد. خاطره عمویی که زاری میکند، چرا که زنش را آنقدر زده که بر اثر ضربات مشرف به موت است. تنها یکی از دوستان آلیوشا، پسرکی کولی، مورد علاقه پیرمرد است که او هم به شکل خدعهآمیزی بر اثر حسادت به دست عمههای آلیوشا کشته میشود. آتشسوزی عظیمی همه را خانهخراب میکند و موجب جدایی خانواده میشود… پسرک کمکم بزرگ و شیطانتر میشود و از اینکه پدربزرگش کمتر از سابق او را کتک میزند دچار حیرت میشود. پسرک عاشق کوچه است. چشمش کمکم به زندگی باز میشود، بیآنکه راز غمی که او را فراگرفته برایش فاش شود. بدبختی همچنان بر مردم بیچاره سنگین و سنگینتر میشود و پیرمرد باید اموالش را با بچهها قسمت کند. کاملاً فقیر و خسیس میشود. مادر آلیوشا میمیرد و پسرک نوجوان باید به دنبال چوب جمع کردن برود. داستانسرای ما کمکم متوجه میشود که دهقانهای روس از بس ناملایمت و بدبختی کشیدهاند، کمکم به رنج خویش عادت کردهاند و حتی به آن علاقمندند. وقتی هم که فاجعهای بزرگتر از گذشته پیش میآید، آن را چون حادثه و وسیلهای برای تفریح در زندگی محقر خود تلقی میکنند و «بر چهرهای خالی، جای چنگ زینتی به شمار میرود». زندگینامههای نویسنده به حق در آثار گورکی مشهورترین آنهاست، و در میان آنها دوران کودکی مسلماً شاهکار نویسنده به شمار میرود و بازپردازی غمآور طبقات فقیر و بدبخت روسیه در اواخر قرن نوزدهم است.
کد کتاب | 2624 |
---|---|
نویسنده | ماکسیم گورکی |
مترجم | کریم کشاورز |
گرداورنده | – |
ناشر | آگاه |
سال نشر | 1356 |
نوبت چاپ | پنجم |
اندازه | رقعی |
شماره برگ | 336 |
کیفیت | بسیار خوب |
ناموجود
سوالات متداول - شماره تماس پشتیبانی 09133252344
هنوز بررسیای ثبت نشده است.